رباعی ، ناب ترین شعر ایرانی

حسین مسرّت
« رباعی ها ، دائرة المعارف منظوم حیات فکری ایرانی است و از این جهت رباعیّات ایرانی ، شایان دقّت فراوان است »
(آرتور کریستن سن)

بیت ، دو بیت ، دو بیتی ، الدوبیت ، ترانه ، ترانک ، خصی ، فهلوی ، پهلوی ، ستیک ، چهار مصراع ، چهار دانه ، چهار خانه و چهار گانه همه نام رباعی ، این کهن ترین و اصیل ترین گونۀ شعر فارسی است ، حسن امین بر این باور است که : « رباعی ، ریشه دارترین گونۀ شعر ایرانی و در کنار تک بیتی ( فرد ) و دو بیتی ( ترانه ، فهلویات ) ، کوتاه ترین قالب شعر پارسی است و به همین دلیل به خلاف قصیده ( یا غزل و قطعه ) که مفصّل و مطوّل تر است ، زودتر و بهتر از دیگر گونه های شعر ، در خاطره ها ضبط شده و بر سر زبان ها افتاده است ، شهرت جهانگیر رباعیّات خیّام و دو بیتی های بابا طاهر از همین بابت است .
رباعی به طورعام و دو بیتی ( فهلوی : پهلوی ) به طور خاص ، اصیل ترین قالب شعر ایرانی است ، چرا که اولاً این وزن در بحور عروضی اعراب سابقه ندارد و ثانیاً از جهت زبان شناسی در زبان های ایرانی پیش از اسلام ( یعنی زبان اقوام مادی ) ریشه دارد » . ( 2 )
رباعی همان گونه شعری است که ساده ها اندیشمندان و اندیشورزان ایرانی با آن ، پاک ترین و زیباترین و ناب ترین اندیشه ها ، آرزوها ، خواسته ها و نگرش خود را بیان کرده اند . انگار تنها این گونه شعر نزد عارفان و پاکبازان ، راه و شیوۀ درست اندیش بوده است ، چنانکه گفته اند :
« اساساً تفاوت ماهوی رباعی با دیگر قالب های شعر ، آن است که اعاظم علم و معرفت که ممکن است به حکم « الشعرا علی درجة الوضیع وادنی درجة الرفیع » شاعری را دون شأن خویش دانسته باشند ، در قالب رباعی به طور مختصر و مفید اندیشه های عمیق فلسفی و عرفانی را به خواننده منتقل کرده اند و این رباعی گویی ، تفنّنی را خلاف مقام بلند فلسفی ، عرفانی و علمی خویش ندانسته اند . چنانکه بزرگان فلسفه و استادان حکمت و عرفان ، امثال ابن سینا ، خیّام ، با یزید بسطامی ، بابا افضل ، ابو سعید ابوالخیر ، فخر رازی ، سهروردی ، خواجه نصیر طوسی ، عین القضات و ملّاصدرا هریک گاه گاه برای بیان افکار خود به رباعی متوّسل شده اند » ( 3 )
زیرا اینان که اهل شطح و طامات بوده اند و به گزیده گویی و کم گویی مشهور ، بیشتر در این قالب ، بدون تکلّف و تصنّع بر سر ذوق آمده اند . چنانکه شمس قیس رازی هم در تعریف آن می گوید : « رباعی به حکم آنکه بنای آن برد و بیت بیش نیست ، باید که ترکیب اجزای آن درست و قوافی متمکّن و الفاظ عذب و معانی لطیف باشد و از کلمات حشو و تجنیسات متکّرر و تقدیم و تأخیرات ناخوش خالی بود . و اگر با آن چیزی از ضاعات مستحسن و مستبدعات مطبوع …. یار بود ، نیکوتر آید » . ( 4 )
دیگر اهمیّت رباعی و دو بیتی آن است که « از جهت پیوند بسیار نزدیک رباعی و دو بیتی با موسیقی است . چرا که نکته ای اندیشیده و پیامی سنجیده را بی مقدّمه و مؤخره ای زاید به مستمع القامی کند و سپس بلافاصله فرصت نواختن آلات موسیقی را به هنرمند می دهد . در حالی که دو بیتی ، مردمی ترین وی میانه ترین قالب کوتاه شعر فارسی است . رباعی اختصاصی ترین و انحصاری ترین شعر طبفۀ خواص و نخبگان فرهنگی است » . ( 5 )
همو بر این باور است : « آن چه رباعی را در فرهنگ ایرانی ، عزّت و عظمت بخشید ، رباعیّات خیّام و خیّام وار است که شعر شک و تردید و اعتراض و انتقاد است و به همین دلیل هم ، رباعی باید شعر امروز باشد و شعر فردا باشد . پیشینیان می گفتند در شعر فارسی ، کسی استاد است که قصیده تواند گفت ، امّا حق این است که استاد مسلّم کسی است که از عهدۀ سرودن رباعی برآید » . ( 6 )
و دار مستتر در این باره می گوید : » رباعی در دست شاعری خوب ، یکی از انواع نیرومند شعر فارسی است . تکرار قافیه در سه مصراع آن که خاموشی و سکوت مصراع سوم را فرا می گیرد و هویداتر می سازد ، نوعی تضاد شگفت انگیز در آهنگ صدا پدید می آورد که با تضاد آهنگ اندیشه سازش دارد » . ( 7 )
هر چند فارسی زبانان برخی قالب ها را در برخی موضوعات در نظر گرفته اند ، مانند ، اشعار داستانی ، حماسی ، رزمی و اخلاقی و عرفانی در قالب مثنوی ، اشعار عشقی در قالب غزل ، پند و اندرز در قالب قطعه و قصیده ، امّا موضوع رباعی فراوان است که تقسیم بندی برای آن دشوار است ، امّا آصف حالت چلبی در دیباچۀ برگزیدۀ رباعیات خود ، آن ها را در شش گروه بخش بندی کرده است :
1- عرفانی 2- عشقی 3- طبیعتی ( دربارۀ طبیعت ) 4- موسیقی و شراب 5- بدبینی 6- متفرقه . ( 8 )
و سیروس شمیسا در کتاب خود انواع رباعی را از نظر معنا بدین گونه تقسیم کرده است : 1- عاشقانه 2- عارفانه 3- فلسفی یا حکمی . و از نظر مضموی هی فرعی این بخش بندی را ارائه کرده است : 1- مدحی 2- اجتماعی و سیاسی 3- مرثیه 4- مستهجن و هجو آمیز 5- ساقی نامه 6- نو یا تصویری . ( 9 )


برخی ، تقسیم بندی های دیگری را هم آورده اند که از آل جمله اند : 1- وصفی 2- شکوائیه 3- پند و اندرزی . ( 10 )
کاظم رجوی ، علّت ماندگاری رباعی در شعر ایرانی و نفوذ آن در بیرون از کشور و پایداری و شهرت آن را در جهان کنونی ، در چند عامل می داند .
1- اصالت شکل و وزن و خوشایندی و روانی آن .
2- تمایل درونی مردم ایران به حفظ هر اثر باستانی خوب و زیبا .
3- روابط سیاسی ممتد ایران ، با همسایگان خود .
4- استادی فتیز جرالد در ساختن رباعیّاتی بسیار شیوا با الهام از خیّام .
5- سازش فلسفه انتقادی و صمیّت خیّام با مذاق خواص و مطابقت ظاهر مادّی و کامجو یا نۀ رباعیات او با ذوق مادّی عوام اروپایی و آمریکایی .
6- کوتاه و موجز بودن شکل و مضمون رباعی و سازگاری آن با ارزش وقت در عصر ما .
7- وجود نظایر شکل رباعی ، یعنی چهار مصراعی کوتاه در ادبیّات دیگران ( مانند چهار مصراع ها یا کاترن های شعر اروپایی و چهار مصراع های بومی ترکی و [ هایکوی ژاپنی ] و غیره .
8- آمادگی رباعی برای پذیرفتن هرگونه احساس و اندیشۀ تند و زودگذر و برق آسای زندگی شتابزدۀ کنونی مردم در همۀ جهان مخصوصاً در اروپا و آمریکا …
9- قابلیّت تحوّل شکل رباعی به اشکال دیگر شعر نیز می تواند ضامن دوام آن در آینده باشد . ( 11 )
سیر رباعی
دربارۀ سیر رباعی تا پیش از سدۀ چهارم قمری منبع مکتوبی در دست نیست از اینرو پژوهشگران به تقسیم بندی دوره های آن از سدۀ چهارم تا چهاردهم پرداخته اند ، چنانکه سیروس شمیسا در این باره می آورد :
« رباعیّات شاعران قرن پنجم غالباً چهار قافیه ای است و از اینجا می توان قیاس کرد که رباعیّات قرن چهارم نیز بیشتر چهار قافیه ای بوده است » ( 12 )
رباعیّات شاعران قرن ششم بیشتر چهار قافیه ای است منتهی هرچه به اواخر این قرن نزدیک می شویم از نسبت رباعیّات چهار قافیه ای کاسته می شود . در این قرن …. از شدّت وحدّت قصیده ( شعر مدحی ) کاسته شده و شاعران به قوالب دیگر شعری نیز توجّه یافته بودند . به هرحال قرن ششم ، قرن رواج رباعی است و چنان که از زبان شمس قیسر خواندیم ، عارف و عامی . صالح و طالح به عشق رباعی دچار بودند » . ( 13 )
« مشخصّۀ قرن هفتم آشکارایی کامل خیّام در صحنّ رباعی است و فی الواقع جریانی که از اواخر قرن ششم آغاز شده بود ، در قرن هفتم به کمال می رسد … و شاعران بسیاری به تقلید از خیّام رباعی می گویند … و اوضاع اجتماعی هم البتّه به پذیرش و بسط افکار خیّامانه کمک فراوانی می کند … دیگر از مشخصّات قرن هفتم این است که در این قرن عرفان به اوج رواج خود می رسد » . ( 14 ) دکتر محمّد امین ریاحی قرن های ششم و هفتم را عصر رباعی خوانده است . ( 15 )
« در قرن هشتم هیچ شاعر بزرگ رباعی گویی سراغ نداریم و فی الواقع رباعی از این قرن به بعد افول می کند . در این قرن نیز شاعران تحت تأثیر شیوه و تفکّر خیّامی هستند » . ( 16 )
« در قرن نهم نوعی تصوّف مدرسی و سطحی همه گگیر شده بود و رباعی نیز از این سرایت برکنار نبود . به حدّی که توجّه به رباعیّات خیّام تحت الشّعاع قرار می گیرد » . ( 17 )
« در قرن دهم ظاهراً از تب تصوّف قرن پیش تا حدّی کاسته می شود زیرا ملاحظه می شود که دوباره توجّه به شیوۀ خیّامی از سر گرفته می شود و این گون رباعی نسبت به رباعی صوفیانه رواج بیشتری می یابد » ( 18 )
« قرن یازدهم ، قرن شاعران سبک هندی است … باید توجّه داشت که سبک هندی در حقیقت به فریاد ادبیّات محتضر قرن نهم و دهم رسید . رباعی نیز که در بند تقلیدهای سطحی و مبتذل خیّامی و صوفیانه بود ، تا حدودی به وسیلۀ ایراد مضامین نو ، خونی تازه گرفت . اگر کسی منتخبی از رباعیّات در این شیوه را گرد آورد ، با مجموعه ای دلپذیر روبرو خواهد شد » . ( 19 )
و مؤمن یزدی ( ت 948 ، ف 1018 ) را می توان شاعر سده های 10 و 11 قمری دانست که ویژگی های شعر هر دو قرن را در اشعار خود دارد .
شمیسا رباعی گویان را به سه دسته کلّی : شاعران ، صوفیان و عالمان تقسیم بندی کرده است که مؤمن یزدی بی گمان در ردیف عالمان قرار می گیرد .
« قرن دوازدهم و سیزدهم ، عصر شاعران دورۀ بازگشت است ، امّا هنوز کسانی به شیوۀ هندی شعر می گویند . … باید توجّه داشت که شاعران دورۀ بازگشت بیشتر توجّه خود را به دو قسم معروف شعر یعنی قصیده و غزل معطوف داشتند و چندان به رباعی نپرداختند . » ( 20 )
« در قرن چهاردهم اصولاً شیوۀ شاعری تغییر کرد وسبک عوض شد ، امّا نیما یوشیج بنیانگذار شعر نو از میان قوالب قدیم به رباعی علاقه داشت . » ( 21 )
و می باید از فرخّی یزدی یاد کرد که نخستین بار باب موضوع سیاسی را در رباعی باز کرد و بیش از 200 رباعی با مضمون های سیاسی و اجتماعی سرود . ( 22 )

…………… پی نویس
1- رجوی ( 1 یزد ) کاظم : « ترانه یا رباعی در ادبیّات ما و جهان » بررسی های تاریخی ، س 3 ش 1 و 2 ( اردی بهشت و خرداد 1347 ) : 193 – 208 . 121 -0134
2- امین ، حسن : « جایگاه رباعی در فرهنگ ایران » حافظ ، ش 42 ( تیر 1386 ) : 4 .
3- همان جا .
4- شمس الدّین محمّد بن قیس رازی : المعجم فی معاییر اشعار العجم ، به کوشش : محمّد قزوینی و محمّد تقی مدرّس رضوی ، تبریز : کتابفروشی تهران ، 1338 : 417 .
5- امین ، همان جا .
6- همان جا .
7- رجوی ، همان : 208 .
8- همان : 128 .
9- شمیسا ، سیروس : سیر رباعی در شعر فارسی ، تهران : فردوس ، ویرایش دوم ، 1374 : 233 .
10- خادم علما ، علی : « تحقیق در رباعیّات نظامی » کیهان اندیشه ، ش 45 ( آذر – دی 1371 ) : 151 – 131 .
11- رجوی ، همان : 134 – 133 .
12- شمیسا ، همان : 56 .
13- همان : 66 .
14- همان : 82 – 81 .
15- جمال خلیل شیروانی ، نزهة المجالس به کوشش : محمّد امین ریاحی ، تهران : زوّار ، 1366 : 40 .
16- شمیسا ، همان : 99 .
17- همان : 102 .
18- همان : 103 .
19- همان : 106 .
20- همان : 111 .
21- همان جا .
22- دیوان فرخّی یزدی . به کوشش حسین مسرّت ، تهران : قطره ، 1381 :

به اشتراک بگذارید:

اشتراک گذاری در facebook
Share on Facebook
اشتراک گذاری در twitter
Share on Twitter
اشتراک گذاری در linkedin
Share on Linkdin
اشتراک گذاری در pinterest
Share on Pinterest

نظر شما چیست ؟