شهر من تفت

غرور وسوسه‌انگیز کوه‌هایت را

به اوج منظره قله‌ها نخواهم داد

چقدرشهرمن ای تفت،داغ و تب‌داری

که چشمه‌های پرآبت مرا به تابم داد

غروب سرخ و مه‌آلود شامگاهت بود

که لحظه‌های دوری از تو مرا به بادم داد

هنوزمست می کوچه‌های نمناکم

که بوی کهنگی خانه‌ها نجاتم داد

برای خاطره‌هایی که از تو می‌گیرم

زمان به‌سوی زمینت مرا شتابم داد

سعیده دهقانی تفتی

به اشتراک بگذارید:

اشتراک گذاری در facebook
Share on Facebook
اشتراک گذاری در twitter
Share on Twitter
اشتراک گذاری در linkedin
Share on Linkdin
اشتراک گذاری در pinterest
Share on Pinterest

نظر شما چیست ؟