چقدر شعر سرودم که مال من باشی

دیوار کاه‌گلی بادگیر و حوض بزرگ
و رقص ماهی تنها میان نقاشی
من و تو و غزلی با کویر آغشته
چقدر شعر سرودم که مال من باشی

به سمت شعر ترا سجده سجده می‌کردم
به سمت رکن رکوعم ظهور فرمودی
بدون آنکه بفهمم که عاشقت بودم
بدون آنکه بفهمی که عاشقم بودی

بیا برای حضورت غزل به پا کردم
بیا که با تو برقصم میان این ابیات
چرا؟ برای چه؟ از کی؟ کجا؟ نمی‌دانم
چگونه می‌کشدم تا کنارت این کلمات

دلم گرفته برایت…کسی نمی‌داند
خطوط قرمز شعر است و اوج سرمستی
بدون آنکه بفهمی که عاشقت هستم
الهه‌ای وسط شعرهای من هستی

شاعر : سمیه فروزش

به اشتراک بگذارید:

اشتراک گذاری در facebook
Share on Facebook
اشتراک گذاری در twitter
Share on Twitter
اشتراک گذاری در linkedin
Share on Linkdin
اشتراک گذاری در pinterest
Share on Pinterest

نظر شما چیست ؟