متولد ۱۳۷۸ رستاق
دانشجوی دانشگاه فرهنگیان
وی در دورهی دبیرستان، سه سال حائز رتبهی کشوری در مسابقات شعر دانشآموزی شد.
از اوست:
دخیل
شاعر هنوز تشنهی مضمون ناب بود
در جستجوی قافیهای مثل آب بود
یکدم تمام کودکیاش را مرور کرد
در چشم او حکایت طفل رباب بود
“کوفه” نماد مردم بیاعتبار شد
یعنی به قلب یخ زدشان آفتاب بود؟
آیا به سطر سطر لغتنامههایشان
آوازهی خوش لغتی مثل آب بود؟
سرباز نامآور کوچک چه بیقرار!
خواهان یک جواب زلال از سراب بود
بابا دخیل بست به ششگوشهی دلش
بیشک دعای طفل و پدر مستجاب بود
تیر سه شعبه، حنجرهی شاهزاده، وای…
مادر درون خیمه پر از اضطراب بود
گهوارهی نسیم تکان میخورد هنوز
در حسرت نوازش طفلی که خواب بود
مردی هنوز در تب طوفان کربلاست
مردی که نوح در غم او هم رکاب بود
میآید او. به سرخیِ سرنیزهها قسم
“والعصر”، عصر جمعه پر از التهاب بود
شاعر قلم به سید طاووس میسپرد
وقتی غزل چو مقتل پرپیچوتاب بود
ندبههای دلتنگی
اشکم چکید و روی محراب تو مرمر شد
بغضی به روی گونههای سنگ پرپر شد
امشب هوای جمکرانت رنگ غم دارد
این جمعه هم با خاطرات ندبهات سر شد
با آیههای صلحت ای مولای گندمگون
“والتّین و الزَّیتون” به نام تو معطر شد
هر شب به یادت “العجل” گفتیم آقاجان
تکلیفمان روشن نشد دنیا مکدر شد
ایکاش تعبیر تمام خوابها باشی
تقدیر رویای زمین با تو مقدر شد