متولد۱۳۵۶ ابرکوه
رئیس هیئتمدیره انجمن شعر و ادب شهرستان ابرکوه و مسئول کانون ادبی عزیزالذین نسفی
افتخارات :
رتبه اول کنگره شعر عاشورایی در ردهبالای 30 استان کردستان شهرستان قروه
رتبه اول جشنواره کوثر پرفروغ در رشته شعر استان قم
رتبه اول شعر دانشجویی در کرمانشاه
رتبه دوم اولین جشنواره طنز انار ملس
رتبه دوم جشنواره در باغ كودكي تهران
رتبه سوم اولین جشنواره طنز و کاریکاتور بم
رتبه سوم جشنواره مهدویت بوشهر
برگزيده جشنواره شگفتیهای عاشورايي كرمان
برگزیده دو دوره کنگره شعر روح آدینه شهرستان بروجرد
برگزیده کنگره ملی حضرت زینب شیراز
برگزیده کنگره شعر شهر شیراز
برگزیده کنگره گل سرخ قمصر کاشان
برگزیده پنج دوره جشنواره پایداری استان یزد ۸۶و۸۷و۸۸و۸۹و۹۰ با رتبههای متعدد
تقدیرشده جشنواره رهآورد سرزمین نور
تقدیر شده نوزدهمین کنگره شعر دفاع مقدس شیراز
تقدیر شده دو دوره کنگره شعر رضوی کرمان
از اوست:
غزل
دوباره حنجرهی شعرم از تو تر شده است
به جمکران، غزلم عازم سفر شده است
دوباره ساک خودش را قلم گرفته به دست
به اشتیاق زیارت چه شعلهور شده است
همینکه بوی تو پیچید توی ذهن اتاق
تمام خانه از این قصه باخبر شده است
دوباره نام تو در آسمان دفتر ریخت
که رنگ آبی دریاچهی خزر شده است
پریده خواب ز چشم بلور پنجرهام
شنیده نام تو را، بیقرارتر شده است
سلام ای شب آشفتهی خیالانگیز
نگاه کن که اتاقم پر از سحر شده است
اتاق من به حریم تو وصل شد انگار
کبوترانه پر از شعر بالوپر شده است
کنار ساحل فیروزهای چشمانت
بهانههای من انگار بیشتر شده است
عبور ثانیههای عجول این ساعت
میان خلوت من با تو دردسر شده است
قلم هوای سرودن نکرده بود اما
غزل خودش فوران کرده این اثر شده است.
شب نیمهی شعبان
امشب بهار از پشتبام آرام میریزد
از باغ چشمت شاخهی بادام میریزد
سمت مزارع میبرد باران نگاهت را
وقتی سلامت از لب هر بام میریزد
شیرین عسلهای لبت وقتیکه میخندد
طعم خدا بر سینه نا هنگام میریزد
انگار حس دیگری جاریست در خانه
از عصر کوچه، عطر تو مادام میریزد
از جمکران نیمهی شعبانی ات امشب
آیینههای روشن زرفام میریزد
از لای انگشتان کعبه سمت چشمانت
شعر طواف از لهجهی احرام میریزد
من میفروشم ماه و خورشید و غزلها را
وقتیکه نامت بر زمین آرام میریزد
شاعر نشسته کنج ایوان خیالی سبز
شعر سپیدی در سکوت جام میریزد
امشب گمان دارد که از دستان تو احساس
بر دفتر این شاعر ناکام میریزد.