متولد ۱۳۷۵ – میبد
از اوست:
به دامان تو دست صخره و دریاست میدانم
نگاهت چشمه جوشان خوبیهاست میدانم
میان خاطراتم ردپای چشمهای تو
عبورت در میان لحظهها پیداست میدانم
دوباره مثل آواز چکاوکهای بارانی
دراهنگ صدای تو غمی زیباست میدانم
بیا تا شوق پرواز پرستوهای من باشی
که در پرواز تو انگیزهی فرداست میدانم
تو جاری در هبوط لحظههای ناب احساسی
حضورت چشمهی آرامش اینجاست میدانم
اذان وقتیکه جاری میشودعطرتو میپیچد
همه گلدستهها از شوق تو برپاست میدانم
بیا آقای من، تصویر امروز شکیبایی
که در انگیزهات مهتاب این شبهاست میدانم
بیا تا با تو باشم چند روزاشنایی را
بیا ای آشنا این لحظه بیهمتاست میدانم
سرم سرگشته سودای این شبهای بارانی
دلم دلواپس دلشورهای بیجاست میدانم
بیا خورشید من این آرزوها ازتومیجوشد
شکوه بودنت تصویر این رؤیاست میدانم
تمام لحظههایم باغزلهایت دلانگیزند
وجودت آسمان آغوش تو دریاست میدانم