ناصر دهقان

متولد بهمن ماه 1373
کارشناس تغذیه و رژیم درمانی
مجموعه غزل “سوفی” از ایشان به چاپ رسیده است .

ازاوست :

۱

هـــیاهـــوها

در این شهری که می‌میرند ساکت، ماجراجوها

نشستی عشق می‌بافی برایم، روی گیسوها

به دست‌آورده‌ای قلب مرا، بی‌روح، خیلی دیر

شبیهِ ماهی مرده درونِ تور جاشوها

هجوم نااُمیدی را حکایت می‌کند ساده

خودِ یک بند خاکی که نشسته روی پاروها

من آن وقتی که داغ عشق، تویِ سینه‌ام بوده

خرابش کرده آن لاتِ محل با برق چاقوها

ولی وقتی که چشمان تو را دیدم، نگاه تو

به بیرون رانده مهر دیگران را مثل کوکوها

نه راه پس، نه راه پیش مانده این غم دوریت

گلویم را گرفته، مثل بغضِ بچه‌ترسوها

اگرچه پیر هستیم و گذشت‌ از ما ولی راحت

تو را می‌بوسمت یک روز دور از این هیاهوها

۲

دویدی در میانِ کوچه‌ها با چادری گلگون

به چشمت سرمه، روی ناخن‌ات لاکی به رنگِ خون

سرِ راه تو اُفتادم، مرا دیدی و جا خوردی

تو لبخندت کمی لیلی، وَ اشک من کمی مجنون

اگر می‌شد که پایان داده‌بودم داغ حسرت را

تو می‌دانی، نمی‌ترسم؛ نه از مردم، نه از قانون

ولی خب حیف، چون که دوستت دارم، نمی‌خواهم

برنجی از من احمق، به علت‌های گوناگون

به تو حق می‌دهم از من بترسی چون که گاهی عشق

کُشنده می‌شود مثل وبا، سل؛ بدتر از طاعون

فقط پیشانی‌ام را دیدی‌ و خطی که افتاده

دل شاعر ترک دارد، هم از داخل هم از بیرون

برو؛ این شعر هم باشد برای خاطراتی که

دوباره می‌شود از نو، درون سینه‌ها مدفون

۳

جنگ

مجروح‌تر شدم تا باشی برای تسکین

لب‌های لیدوکائین یا چشم‌های مرفین

گاهی بخند اواجان؛ در این زمان اندک

تا روس‌های احمق، گیج‌اند توی برلین

لب‌های سرخ‌رنگت با گونه‌های قرمز

من پرچم سپیدم در بین جنگ خونین

موی تو آتش‌است و دستان خالی من

چشمت رژیم غاصب، من غزه و فلسطین

میدان مین، بیابان؛ با صد سراب از تو

من بی‌هوا پریدم، بی پای توی پوتین

گفتم پزشک! لطفاً بگذار توی پایم

یک شاخه موی لختش را جای این پلاتین

۴

نمی‌رفتم اگر آن چشم‌هایت حس گرمی داشت

اگر مرداب عشق ما فقط آب ولرمی داشت

نزن حرفی از ارزش خوب می‌دانم من در دام

خودت از بیخ می‌کندی اگر این پوست چرمی داشت

چه راحت ما به جای تو، شما گفتیم؛ چی می‌شد

اگر این رابطه از اولش هم حجب و شرمی داشت

غرورم خوب میداند که من شاعر نمی‌ماندم

اگر این دختر تبریزی من قلب نرمی داشت

برایت شعر می‌گفتم، غزل‌ها؛ آیدای من

اگر آن شاملویت از سر تو دست برمی‌داشت

به اشتراک بگذارید:

اشتراک گذاری در facebook
Facebook
اشتراک گذاری در twitter
Twitter
اشتراک گذاری در pinterest
Pinterest
اشتراک گذاری در linkedin
LinkedIn

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

در همین راستا

پست های مرتبط

ناصر دهقان

متولد بهمن ماه 1373کارشناس تغذیه و رژیم درمانیمجموعه غزل “سوفی” از ایشان به چاپ رسیده است . ازاوست : ۱ هـــیاهـــوها در این شهری که

طاهره نوری

طاهره نوری متولد : ۱۳۷۷ میبد محل سکونت: اردکانتحصیلات: لیسانس روان شناسی  مجموعه شعر ” ازقلم‌افتاده” از ایشان  توسط انتشارات فصل پنجم به چاپ رسیده

دکتر محمود کویر

متولد ۱۳۳۰ میبد  شاعر، مترجم ، پژوهشگر و نویسنده‌ی پرکارمیبدی ساکن لندن   درزمینهٔ ی تاریخ و ادبیات ایران‌زمین ، ، برنده‌ی جایزه‌ی شعر والس

الهام فرشاد مقدم

تخلص: بارانمتولد ۱۳۶۷ یزدتحصیلات: کارشناسی از اوست:۱جز سوز و آه و نفرین از عشق تو نماندهدرد تو شادی‌ام را از خاطرم پرانده گفتی رسیده دیگر

مصطفی عابدی اردکانی

مصطفی عابدی اردکانی تخلص به »غروبمتولد ۱۳۵۴ اردکان وی دارای مدرک کارشناسی ارشد مديريت دستگاه‌های اطلاعاتی و دکترای مدیریت منابع انسانی هست. از دوره دبیرستان