نباید شادی و آواز باشد
کسی با دیگری همراز باشد
به چشم شهر منفور است اینکه
کبوتر عاشق یک باز باشد
***
گفتم که خدا نکرده عاشق نشوی
در بحر ریا و حقه صادق نشوی
طوفانی و پر بلاست دریای وصال
خامی نکنی، سوار قایق نشوی
ابوالفضل میبدی
نباید شادی و آواز باشد
کسی با دیگری همراز باشد
به چشم شهر منفور است اینکه
کبوتر عاشق یک باز باشد
***
گفتم که خدا نکرده عاشق نشوی
در بحر ریا و حقه صادق نشوی
طوفانی و پر بلاست دریای وصال
خامی نکنی، سوار قایق نشوی
ابوالفضل میبدی