متولد ۱۳۶۳ اردکان
وی پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی، مقطع راهنمایی را در مدرسۀ نمونه دولتی یزد گذراند و در این سالها کمکم علاقۀ او به شعر زیادتر شد که تحت تأثیر مرحوم آقاسی، به سرودن اشعار مذهبی رویآورد، او پس از یک سال تحصیل، دانشگاه را رها کرد و به حوزۀ علمیۀ قم آمد. نقطۀ عطف شاعری اردکانی آشنایی با سید محمدجواد شرافت بود که باعث آشنایی وی با زبان شعر معاصر شد. .اردکانی با حضور در انجمن ادبی قم و انجمن ادبی محیط، وارد فصل جدیدی از دنیای شعر شد. وی جزو برگزیدگان نخستین جشنواره ملی شعر اشراق است.
از اوست :
۱
صبح که باز میشود پنجرههای عاشقی
تمام خانه میشود پر از صفای عاشقی
نسیم خاطرات تو که در حیاط میدود
به گوش میرسد صدای خندههای عاشقی
دلم کنار سفرهی نان و پنیر وزندگی
اضافه میکند تو را به طعم چای عاشقی
نسیم صبح ماه دی پر از بهار میشود
میوزد از نگاه تو حال و هوای عاشقی
خانه به خانه میرود عطر خوشخیال تو
تمام کوچه میشوند آشنای عاشقی
دوباره شور زندگی در همه تازه میشود
و شهر میشود پر از بروبیای عاشقی
تو را مرور میکنم در انعکاس شیشهها
صبح که باز میشود پنجرههای عاشقی
۲
انگار که این فاصلهها کم شدنی نیست
میخواهم از این غم نسرایم، شدنی نیست
بر زخم دلسوختهام هیچ دوایی
جز لذت دیدار تو، مرهم شدنی نیست
من سروم و آزادگیام ورد زبانهاست
جز از غم تو قامت من خم شدنی نیست
بگذار که باران بشوم زار ببارم
وقتیکه وصال تو فراهم شدنی نیست
دیگر به چهکار منِ غمدیده بیاید
قلبی که به دربار تو محرم شدنی نیست
میخواست غزل فاصله را کم کند اما
انگار که این فاصلهها کم شدنی نیست
۳
باید برای درک حضورش دعا کنیم
خود را از این جهان خیالی جدا کنیم
هرگز برای پر زدن از پیله دیر نیست
از جنس عشق، بال و پری دستوپا کنیم
گمکردهایم ما خودمان را و لازم است
در ندبهها شکایت از این ماجرا کنیم
در حیرتم از اینکه غریبیم و بازهم
هرگز نشد که یادی از آن آشنا کنیم
شرط است در طریق محبت که جان خویش
همواره از تعلّق عالم رها کنیم
ما از هر آنچه غیر رخ دوست خستهایم
بی او چگونه بادل بیچاره تا کنیم؟
«خورشید را برای ظهور آفریدهاند»
فکری برای رفتن این ابرها کنیم…
تنها حضورِ اوست که درمان دردِ ماست
باید برای درک حضورش دعا کنیم