متولد ۱۳۶۴ میبد
لیسانس زمینشناسی
از اوست:
(میلاد سبز)
میگفت قاصدک خبری دارد از بهشت
باید تمام نذر دلم را اَدا کنم
تو آمدی و نوع بشر از تو جان گرفت
شایسته است آنکه تو را جان فدا کنم
زیباترین تجسم یک ذهن نام توست
ترجیح میدهم که تو را گُل صدا کنم
رؤیای خستهدلی مثل من شده
در صحن پاک و زلالت صفا کنم
این روزها تمام زمین سبز میشود
وقتش رسیده که غم را رها کنم
(رمضان)
تمام ثانیههایت زلال و روحانی
و آسمانِ شبِ تو، همیشه نورانی
تمامِ سال نگاهم به راهِ آمدنت
به شوقِ آمدنِ لحظههای عرفانی
بهانههای دل من، هزار و یک رازند
دلی که خسته شده در سکوتِ ویرانی
دلم همیشه از این سفره؛ هدیه میخواهد
دوباره معجزهٔ عشق، دوباره مهمانی
مرور میکنمت تا دوباره تازه شوم
تویی که لحظهبهلحظه، شبیهِ بارانی
(عشق)
وقتیکه حرف میزنم از چشمهای تو
انگار غرق بهار و طراوتم
لبریز عشق میشوم و محو آسمان
دیگر نیاز ندارم به ساعتم
توباتمام وجودم عجین شدی
انگیزهٔ تحملِ دردوغمم تویی
درلابلای جمعیتِ شهر؛ بازهم
فریادمیزنم که من، با تو راحَتَم
من از تو حرف میزنم ای بیتابی دلم
دلواپسم که مبادا گذر کنی
از راز سرنوشت برایم سخن مگو
طوفانِ داغِ نگاهت، برده طاقتم
من کوچ میکنم از این درد سرد و سخت
تا لحظهٔ شنیدنِ نامِ نابِ تو
رد میشوم از اینهمه بیگانگی تلخ
من میرسم به نقطهٔ اوج ِسعادتم
دیگر بس است ساده گذشتن از اتفاق
این بیقرار شدنها، بهانه است
تو حرف دلم را مترجمی
فهمِ سکوتِ نگاهت، سقفِ حاجتم
(حضرت فاطمه)
پروانههای سیهپوش، تصویر نام تو هستند
بانو تمام غزلها، تفسیرِ نام تو هستند
تو آشنای نسیمی، گلرنگ و بویِ تو دارد
حتی تمام ملائک، تعبیرِ نامِ تو هستند
یک جمله از تو نوشتن، دریایی از کلمات است
صبح و بهار و طراوت، تکثیرِ نامِ تو هستند
نور همیشگی تو، شب را به حاشیه برده
خورشید و ماه و ستاره، تأثیر نام تو هستند
بانوی صبر و نجابت، نام تو عطر بهشت است
هفتآسمان خدا هم درگیر نام تو هستند