متخلص به “تنها”
متولد 1364 میبد دارای مدرک لیسانس حقوق
وی از شاعران خوشذوق استان است که بیشتر درزمینهٔ طنز فعالیت دارد .
از اوست :
1
هرچند که از دست شما پا خوردم
من چوب نجابت خودم را خوردم
وامانده دهان زخمهایی که زدید
از اینهمه ظلم ناروا جا خوردم
آن نامهی ناخواندهی سربازم که
در جنگ به دست تیرها تا خوردم
یک قطره از اشک ماهی آزادم
از بخت بدم به تور دریا خوردم
من غصهی زندگی در این دنیا را
با گریهی مادرم سر زا خوردم
2
تار گیسوی تو در شبهای تارم دیدنی است
اینچنین غرق سیاهی روزگارم دیدنی است
دزدکی دنبال من چشمت به هر سو میدود
شیرم از جولان آهویی فرارم دیدنی است
خط چشم هفتخط تو به دل خط میدهد
دامها گستردی و گفتی شکارم دیدنی است
غنچهی لبهای تو وا شد گل از گلها شکفت
مطلع تقویمها بانو بهارم دیدنی است
در نوار قلب من سریال داغت پرشده
آنچه من از عشق تو در سینهدارم دیدنی است
راست میگفتی به خوابم هم نمیبینم تو را
خواب هم وقتیکه باشی در کنارم دیدنی است
آمدی خوشآمدی حالا بهرسم فاتحه
رقص انگشت تو بر سنگ مزارم دیدنی است
3
اگر حال و هوایم سوزناک است
شب عید است و جیبم صاف و پاک است
و یک سال است تنها تاک تیکم
به ساعت زل زدن با تیکتاک است
میان مردم از فرط گرانی
عزای عید وجه اشتراک است
غلام همت آنم که نوروز
یکی از هفتسینش زیپ ساک است
ندارد حرف این ملت خریدار
زبانش دردهانش آک آک است
تمام سال مسئول از نوک برج
پی خدمت به خلق زیرخاک است
رسیده عید و وقت استراحت
برای او که از خدمت هلاک است
دوای درد بیدردی ایشان
شراب و خانم و بنگ و کراک است
خداوندا جهان را زیرورو کن
تو را از زیرورو کردن چه باک است
یکی درمان یکی دارو ندارد
یکی درگیر رنگ مو و لاک است
یکی گردن یکی ران را پسندد
یکی بر چاک سینه ، سینهچاک است
یکی از گردن و ران و فلان جا
نصیبش خوردن انگشت فاک است