متولد ۱۳۷۰ یزد
فوقلیسانس نوسازی و بهسازی شهری
کتاب “حوالی میدان خسته امیر چخماق ” از ایشان به چاپ رسیده است.
از اوست:
(عاشق)
قدر عاشق راندانی…عشق پرپر میشود
زندگی با عشق یک دنیای دیگر میشود
چونکه از اول جدایی منشأ عشق و وفاست
حال عاشق در نبود یار بهتر میشود… !
بهتر از حال خراب عاشقی چون من کجاست
کشتی این عمر در نزد تو لنگر میشود
فرش دل را با مرام عقل بازان کهنه کن
پیش عشق از عقل گفتی… دل مکدر میشود
گفت شاعر عاشقم اما کسی معنا نکرد
آدمی با عشق یک مخلوق برتر میشود
(ساعت ِ دیدار)*
بخواب…خرسِ زمستانِ ساعت ِ دیدار
که زهر ِ ثانیهها را چشیدهام از یار
بخواب تا که نمیرد غرور مردی که
قمار کرده بگیرد… جواب از دلدار
شبیه نارنجی بر درخت مانده، لجوج
نشستهام که بچیند مرا سر ِ دیوار
نمیشود که تو را دستِ سرنوشت سپرد
نمیشود نرساند تو را به من دادار
به شهر پیچیده عشق بیستونی من
بیا به شیرینی صِحّه زَن بر این اخبار
و سالهای دراز است موسِمِ یلدا
دلم بهانه بگیرد تو را از این اشعار
بخوابْ خرسِ زمستانِ ساعتِ آزار
که عشق ِ او شده عمریست بر غزل آوار
(تاوان عشقها)
عاشق شدی و تا بُن دندان مسلحی
حتی در انفرادی زندان مسلحی
وقت مشاعره که شود مست میرسی
بر عندلیب پخته رندان مسلحی
شقالقمر نشانه و اعجاز روی توست
شاید که بر ارادهی یزدان مسلحی
پرتاب سکهات به دلم شیر میشود
بر فن عاشقی تو دوچندان مسلحی
وقتیکه حرف رفتن از این شهر میزنم
قداره میکشی و به میدان مسلحی
تفسیر شاعران شده تاوان عشقها
باران گرفته باز و تو خندان مسلحی….